

حتی در اواسط قرن بیستم که مهندسان ضبط و استودیو داران حرفه ای بودند، اگر وکالیست از کوک خارج می شد، اصلاح کوک کاری زمان بر و سخت بود.
در دهه ی ۱۹۵۰ وکالیست های توانا تنها نیاز داشتند یک ریورب یا اکو روی صدایشان قرار بگیرد تا صدایشان خوب روی موسیقی بنشیند.
بعدا در دهه ی ۱۹۶۰ وکالیست ها می توانستند با استفاده از تکنولوژی آن زمان، برداشت های مختلف ضبط کنند و برداشت های مختلف را روی یکدیگر بیاندازند و علاوه بر آن، از افکت های جدیدی مانند ترمولو بهره ببرند.
جان لنون که نسبت به وکالش اعتماد بنفس نداشت، مهندس صدای معروف یعنی Geoff Emerick را در کنار خود داشت که وکال لنون را از اسپیکر یک ارگ عبور میداد و به این وسیله یک نوع افکت ویبراتو برای وکال آهنگ Tomorrow Never Knows ایجاد کرد.
جدای از این افکت ها، اگر وکالیست نمی توانست کوک بخواند، جبران اشتباهات او بسیار سخت بود.
اما مانند هر چیزی دیگری در قرن بیستم، تکنولوژی راه حلی را برای رفع این مشکل ارائه کرد.
سرعت مختلف در نوار استودیویی
در دهه ی ۱۹۴۰ مهندسان استودیویی قادر بودند با تغییر سرعت نوارهای استودیویی یک نوع اصلاح کوک ابتدایی و بدوی روی صدا انجام دهند.
این تکنیک در دهه های ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ در استودیوهای ضبط محبوب شد.
با آرام کردن یا تند کردن سرعت یک بخش از صدای ضبط شده و ترکیب آن با نواری که بخش عمده ی موزیک را در بر داشت، مهندسان صدا می توانستند کوک صدا را تغییر دهند.
متود دیگر برای اصلاح کوک به وسیله ی تغییر سرعت این بود که سرعت نوار را کم می کردند، یک پارت جدید را با نت های پایین تر ضبط می کردند و سپس صدای ضبط شده را به سرعت اولیه اش برمی گرداندند.
آموزشگاه موسیقی
یکی از معروف ترین مثال های اصلاح کوک به وسیله ی تغییر سرعت، قطعه ی Strawberry Fields Forever از گروه بیتلز است که در سال ۱۹۶۷ ضبط شد.
قطعه ای که می شنوید در یک برداشت ضبط نشده بلکه محصول دو برداشت است که جورج مارتین و مهندس صدای خلاق او یعنی Geoff Emerick آن ها را با هم ترکیب کرده اند.
گروه بیتلز این دو برداشت را در دو تمپوی مختلف و هرکدام را با کوک کمی متفاوت ضبط کرده اند.
با سرعت دادن به ترکی که به شکل آهسته تر ضبط شده، Geoff Emerick توانست تمپو و کوک دو برداشت ضبط شده را با هم مَچ کند.
پیدایش تیونینگ وکال به صورت دیجیتال
شرکت Eventide که نام مطرحی در زمینه ی ساخت افکت است، اولین بار با افکت Harmonizer H910 پا به این عرصه گذاشت که اولین افکت دیجیتال جهان حساب می شود.
این افکت در سال ۱۹۷۵ عرضه شد و یک نمونه ی اولیه از افکت های اصلاح کوک بود.
البته این افکت بسیار ابتدایی تر و متفاوت تر از افکتی مانند پلاگین Auto-Tune بود.
H910 به کاربران اجازه می داد اصلاح کوک های ملایمی را روی صدا انجام دهند و اگر شدت تغییر کوک زیاد می شد، اثرات مصنوعی دیجیتالی در صدا قابل شنیدن بود.
اگر H910 را با استانداردهای امروزه بسنجیم، این افکت محدودیت های بسیار زیادی داشته است.
با گذشت سال ها، Eventide افکت اصلاح کوک Harmonizer را در مدل های بعدتر خود بهبود داد که البته آن مدل ها هم بسیار محدودتر از چیزی مانند Auto-Tune بودند.
مهندسان صدا هنوز می بایست بعضی از پارت های وکال را روی هم می انداختند تا آن ها را به کوک اصلی برگردانند.
در اویل دهه ی ۱۹۸۰، کمپانی فرانسوی Publison یک محصول هیبریدی که در واقع ترکیب یک سمپلر و یک پردازنده ی سیگنال دیجیتال بود را با نام Machine 90 Infernal عرضه کرد.
Infernal Machine علاوه بر قابلیت های تغییر کوک و ایجاد هارمونی، می توانست به صداها ریورب و دیلی بدهد و همچنین قابلیت ریورس کردن صدا و لوپ کردن سمپل ها را نیز داشت.
Infernal Machine نسبت به زمان خودش تکنولوژی بسیار پیشرفته ای بود و قابلیت های زیادی را ارائه می داد.
این افکت به کاربران اجازه می داد کوک را بدون تاثیر گذاشتن روی پارامتر زمان تغییر دهند.
Infernal Machine در مقایسه با Harmonizer، بسیار کمیاب و گران قیمت بود.