

شوربختانه تاریخچه دقیقی درباره منشاء ساز سه تار و ساز تار وجود ندارد،
اما میتوان به استناد یافتههای تاریخی و روایات گفت که بدون شک تار و سه تار متعلق به ایران و در کل سرزمینهای آریایی هستند .
بر اساس آثاری که از آنها در اشعار و نگارههای قدیمی باقی مانده برای نمونههای باستانی سه تار قدمتی چند هزار ساله و برای تار دستکم پانصد سال قدمت تخمین زده میشود.
تار در دورههای پیشین، خصوصاً دوره قاجار، ساز غالب موسیقی ایرانی بوده است.
البته سازهای تار و سه تار امروزی نسبت به آنچه در گذشتهها وجود داشته است دستخوش تغییرات متعددی در جهت بهبود ساختار و صوت شدهاند.
بررسی ساز سه تار و تار در کلاس آموزش سه تار
یکی از مهمترین تغییرات بوجود آمده در ساختار سهتار، اضافه شدن سیم چهارم به این ساز است که به روایت از استاد ابوالحسن صبا، درویشی به نام مشتاق علی شاه اقدام به این کار کرده است .
به دنبال آن در دهههای بعد، تار نیز توسط درویش خان، از پنج سیمه بودن به شش سیمه بودن درآمد تا تکمیل گردد و توقعات نوازندگان آن دوره را برآورده کند.
تار و سه تار هر دو از دسته سازهای زهی زخمه ای به حساب میآیند، با این تفاوت که سه تار با ناخن نواخته میشود
اما تار را بوسیله یک مضراب فلزی که بخش انتهایی آن از موم عسل طبیعی ساخته میشود مینوازند.
هر دوی این سازها به نوعی ریشه در ساز ایرانی و باستانی بربت دارند،
به این معنا که از یک کاسه تشدید صوت ، یک دسته و سیمهایی که بر روی دسته و کاسه کشیده شدهاند بعنوان اجزای اصلی تشکیل میشوند.
در تار امروزی شاهد شش سیم بصورت جفت هستیم که هر دو سیم مجاور اکثر اوقات مشابه هم کوک میشوند، سه تار امروزی نیز چهار سیم دارد.
حالت امروزی سه تار که در کلاس آموزش سه تار نواخته میشود را از لحاظ شیوه پردهبندی و کوک شبیه به تار میدانند، گرچه تعداد پردهها در سه تار 26 و در تار 28 تا است.
محدوده صوتی ای که بر گستره سیمهای هر دو ساز قابل اجرا است حدود دو و نیم اکتاو است.
جالب است بدانید که در گذشته این باور وجود داشته که صداهای بیش از حد زیر یا بم، با طبع انسان در تضاد است
و باعث ایجاد تشویش و اضطراب یا خستگی و افسردگی میشود، و محدوده صوتی سازهای تار و سه تار را بر همین اساس در یک رنج سه اکتاوی که مطبوع تلقی میشده تنظیم کردهاند.
تفاوتهای ساختاری تار و سه تار باعث اختلاف در شکل و ابعاد و به تبع آن، تفاوت در صدای این دو ساز میشود.
نخستین تفاوتی که به چشم میآید، شکل و اندازه کاسه است.
کاسه تار دو بخش شبیه به دو دل روبروی هم دارد که سطح رویی آن باز است و بر رویش پوست کشیده میشود.
بخش بزرگتر را “کاسه” و بخش کوچکتر را “نقاره” مینامند.
در مقابل، کاسه گلابیشکل سه تار فقط یک بخش دارد و کوچکی آن باعث ظرافت و سبکتر بودن سه تار نسبت به تار میشود.
دسته تار نیز نسبت به دسته سه تار قدری پهنتر است.
در بالای دسته تار جعبه گوشی وجود دارد که گوشیهای نسبتاً بزرگ جهت کوک کردن سیمها در آن قرار دارند،
اما سه تار فاقد جعبه گوشی است و گوشیهای چهارگانه آن، در انتهای دسته به خود آن متصل هستند.
مجموعه این تفاوتها باعث میشود تار نسبت به سه تار سنگینتر باشد و صدایی حجیمتر و طنینی بمتر داشته باشد.